نکات برگزیده

مطالب پربحث‌تر
  • ۹۴/۰۵/۱۰
    p
  • ۹۴/۰۵/۱۰
    p
  • ۹۴/۰۴/۱۱
    ؟
آخرین نظرات
نویسندگان

اخلاق

جمعه, ۲۴ دی ۱۳۹۵، ۰۴:۱۳ ب.ظ

Translation Portal | پورتال ترجمه:

در کنگره ملاصدرا مقاله یکی از خارجی ها را که راجع به ملاصدرا بود، داده بودند ترجمه بشود. ترجمه را آوردند پیش من و گفتند این ترجمه را نگاه کن. خود مقاله کلا 18 صفحه بود. دیدم مترجم از 18 صفحه، 4 صفحه اش را اصلا ترجمه نکرده است. چرا؟ چون هر جا را که مشکل و غامض بود، حذف کرده بود. آنقدر هم کنگره ملاصدرا شلوغ است، کی میفهمد؟! بعد به ایشان تلفن کردم. گفتم: آقای فلان! آخر این مروت است که مقاله شخصی را اینگونه ترجمه کنند. به من گفت: مگر در کنگره ملاصدرا کسی می آید از من بپرسد که این ترجمه چقدر مطابق با واقع است و چقدر مطابق نیست؟ من اگر اینجوری کار میکردم که توی کل این کنگره 100 هزارتومان هم گیرم نمی آمد. اما من 2.5 میلیون پول گیرم آمد! این ترجمه، ترجمه نمیشود؛ این ترجمه آن نهضتی را که در صدر فرهنگ اسلامی درست شد، درست نمیکند.


بارها گفته ام - خدا میداند حب و بغض هم با کسی ندارم - ولی در ایران 5 نفر مترجم نیستند که اگر بخواهم از یک متفکر غربی نقل قول کنم و اینها ترجمه کرده باشند بتوانم به این ترجمه ها اعتماد کنم. در نتیجه یا اصلا نقل قول نمیکنم یا اینقدر باید بگردم تا خود کتاب را پیدا کنم و ببینم واقعا همین جور است که او ترجمه کرده است یا نه. مترجم درست، مترجمی است که وجدان کارش اینگونه باشد که بگوید: اگر الان کانت میخواست همین مطلب را به زبان فارسی بنویسد، چه جور مینوشت؟ من هم باید حرف خود کانت را همانجور بنویسم. البته یک چنین آدمی معصوم هم نیست، همین آدم ممکن است باز هم 3 تا غلط در ترجمه اش پیدا شود.


من یک مورد غلط در تمام 900 صفحه ترجمه کتاب سنجش خرد ناب آقای ادیب سلطانی پیدا کردم. به این می گویند ترجمه و این فرد شب که میخوابد با وجدان راحت میخوابد. اما من که شتابزده ام کار را درست انجام نمیدهم و وجدانم نیز معذب است. میدانید چرا؟ چون به نظر من انسان باید در زندگی اش یا از خدا بترسد یا وجدان اخلاقی خیلی قوی داشته باشد یا از رسوایی پیش مردم بترسد؛ یکی از این 3 تا باید باشد. من و امثال من به خدایی که قائل نیستیم – البته به لحاظ اخلاقی به خدا قائل نیستیم و گرنه، اصول اعتقاداتمان را که بشماریم، اول در راسش میگوییم «خدا هست» اما به لحاظ اخلاقی جوری مشی میکنیم که کانّ اصلا به خدا قائل نیستیم- وجدان اخلاقی هم که در ما واقعا مرده است. فقط یک چیز مانده است؛ از رسوایی پیش خلق بترسیم. امروزه در جامعه ما از رسوایی پیش خلق هم در امانیم. چرا؟ چون بازار نقد ترجمه و نقد تالیف، در کشور ما پررونق نیست. کسی نمی آید اثر من را نقد بکند تا من لااقل از ترس آبروریزی پیش مردم، اینجوری کار نکنم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۲۴
محمد حیدری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی